شعر کاش چون پاییز بودم فروغ فرخزاد

ساخت وبلاگ

 

کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم

یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه … چه زیبا بود، اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من میخواند …شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه ی من …
همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم

شعر کاش چون پاییز بودم فروغ فرخزاد...
ما را در سایت شعر کاش چون پاییز بودم فروغ فرخزاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : masihebaba بازدید : 174 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 21:52